نكته ديگري كه هنوز به نظر ميرسد در ديدگاه اعضاي محترم موسسه موثر است و هميشه محل اختلاف و انتقاد بوده اين است كه ساختمان سازي را مهمتر از آدمسازي ميدانند. بودجه اصلي موسسه معادل شصت ميليون تومان به احداث پارك اختصاص يافته است در حالي كل مابقي هزينهها شامل كارهاي فرهنگي و اجتماعي و مذهبي و... به 15 ميليون تومان هم نميرسد. با مقايسه اين دو رقم شايد كمي ديدگاه مشخص شود. نميخواهم ضرورت پارك ساختن را نفي كنم ولي هنگامي كه شما بودجه محدودي در اختيار داريد بايد آن را در محلهاي ضروريتر هزينه نماييد و يا حداقل تخصيص و تقسيم بودجه در تناسب با اهداف و معيارهاي شما باشد. انتقادي كه گاه از زبان همان مسئولين محترم موسسه هم ميشنيديم كه خيرين به دنبال اين هستند كه ... حال متوجه خود آنهاست.
جاي ديگري كه موسسه از اهداف اوليه خود دور افتاده است در زمينه برنامهريزي و جهتدهي است. در حال حاضر فعاليت موسسه محدود شده است به تخصيص سود حاصل از سپردهگذاري خيرين به بخشهاي مختلف در حالي كه بر اساس شنيدهها و طبق گفته آقاي جهانسوزي موسسه قصد داشته به جهتدهي سرمايه بپردازد. ضرورتي ندارد سود حاصل از سرمايهگذاري در بخشةاي صنعتي و خدماتي در اختيار موسسه قرار گيرد بلكه همين جذب سرمايه به شهر خود ميتواند باعث كارآفريني و در نتيجه توسعه شود. موسسه ميتواند فعاليتهاي اقتصادي درآمدزا را معرفي كرده كه سرمايهداران علاقهمند به سرمايهگذاري بپردازند بدون آن كه موسسه بخواهد در اين زمينه نقش مشاركتي داشته باشد. كاري كه سازمانهاي مناطق آزاد انجام داده و تنها به كار ايجاد جاذبه براي سرمايهگذاران ميپردازند. مثلاً بخشي از اين كار مشخص نمودن مناقصههاي دولتي و كمك به گراشيها براي بر عهده گرفتن آنها ميباشد.
البته گفتنيهاي بسيار ديگري نيز وجود دارد مثلاً مصاحبه انجام شده بسيار محافظه كارانه تنظيم شده است. به عنوان نمونه در جواب سوال كاستيهاي دولت جوري پاسخ ارائه گرديده كه يعني از اين سوال بگذريم و موسسه نخواسته چالشي را با بخشهاي ديگر ايجاد كند در حالي وظيفه موسسه است كه ضعفهايي كه باعث جلوگيري از توسعه بخش گراش شده و ميشود را مشخص كند. از سوي ديگر تمايل چنداني براي شفاف شدن عملكرد موسسه وجود ندارد بعد از اهداف به قاعده راهكارهايي براي رسيدن به اهداف مشخص خواهد شد و سپس با توجه با راهكارها بودجه تنظيم خواهد شد. اما به نظر ميرسد اين بخش حساس مياني حذف شده است، همچنين نامي از اعضاي هيات امنا برده نشده است.
در يك جمع بندي به نظر ميرسد موسسه بايد كمي در ساختار خود تجديدنظر نمايد. براي تفكيك نقش آن، مسئولين تنها به عنوان ناظر و مدعو در هيات امنا حضور داشته باشند و بودجههاي به جاي تخصيص و يا در اصطلاح توليت ادارات در اختيار نهادهاي مردمي قرار گرفته يا در صورت عدم وجود اين نهادها خود موسسه به عنوان يك نهاد مردمي آن را هزينه نمايد. ضرورتي ندارد كه فعاليتهاي اعضاي موسسه مجاني باشد با تغيير اين ديدگاه ميتوان به جذب هستهاي براي ارائه طرحهاي كارشناسي پرداخت كه با بررسي امكانات و نيازهاي شهر گراش، بتوانند ضرورتهاي توسعه بخش گراش را مشخص نمايند.
در پايان بايد از تلاش موسسه نه در اين چند سال بلكه در تمام سالهايي كه شهر گراش را به پيش بردند تشكر كرد. ولي با وجود موسسه هنوز هم هر جمع گراشي بخواهند كاري انجام دهند اولين چيزي كه به ذهنشان ميرسد اين است كه كاسه گدايي را بردارند و بليط هواپيما و دوبي
محمد خواجهپور 10/8/83
جاي ديگري كه موسسه از اهداف اوليه خود دور افتاده است در زمينه برنامهريزي و جهتدهي است. در حال حاضر فعاليت موسسه محدود شده است به تخصيص سود حاصل از سپردهگذاري خيرين به بخشهاي مختلف در حالي كه بر اساس شنيدهها و طبق گفته آقاي جهانسوزي موسسه قصد داشته به جهتدهي سرمايه بپردازد. ضرورتي ندارد سود حاصل از سرمايهگذاري در بخشةاي صنعتي و خدماتي در اختيار موسسه قرار گيرد بلكه همين جذب سرمايه به شهر خود ميتواند باعث كارآفريني و در نتيجه توسعه شود. موسسه ميتواند فعاليتهاي اقتصادي درآمدزا را معرفي كرده كه سرمايهداران علاقهمند به سرمايهگذاري بپردازند بدون آن كه موسسه بخواهد در اين زمينه نقش مشاركتي داشته باشد. كاري كه سازمانهاي مناطق آزاد انجام داده و تنها به كار ايجاد جاذبه براي سرمايهگذاران ميپردازند. مثلاً بخشي از اين كار مشخص نمودن مناقصههاي دولتي و كمك به گراشيها براي بر عهده گرفتن آنها ميباشد.
البته گفتنيهاي بسيار ديگري نيز وجود دارد مثلاً مصاحبه انجام شده بسيار محافظه كارانه تنظيم شده است. به عنوان نمونه در جواب سوال كاستيهاي دولت جوري پاسخ ارائه گرديده كه يعني از اين سوال بگذريم و موسسه نخواسته چالشي را با بخشهاي ديگر ايجاد كند در حالي وظيفه موسسه است كه ضعفهايي كه باعث جلوگيري از توسعه بخش گراش شده و ميشود را مشخص كند. از سوي ديگر تمايل چنداني براي شفاف شدن عملكرد موسسه وجود ندارد بعد از اهداف به قاعده راهكارهايي براي رسيدن به اهداف مشخص خواهد شد و سپس با توجه با راهكارها بودجه تنظيم خواهد شد. اما به نظر ميرسد اين بخش حساس مياني حذف شده است، همچنين نامي از اعضاي هيات امنا برده نشده است.
در يك جمع بندي به نظر ميرسد موسسه بايد كمي در ساختار خود تجديدنظر نمايد. براي تفكيك نقش آن، مسئولين تنها به عنوان ناظر و مدعو در هيات امنا حضور داشته باشند و بودجههاي به جاي تخصيص و يا در اصطلاح توليت ادارات در اختيار نهادهاي مردمي قرار گرفته يا در صورت عدم وجود اين نهادها خود موسسه به عنوان يك نهاد مردمي آن را هزينه نمايد. ضرورتي ندارد كه فعاليتهاي اعضاي موسسه مجاني باشد با تغيير اين ديدگاه ميتوان به جذب هستهاي براي ارائه طرحهاي كارشناسي پرداخت كه با بررسي امكانات و نيازهاي شهر گراش، بتوانند ضرورتهاي توسعه بخش گراش را مشخص نمايند.
در پايان بايد از تلاش موسسه نه در اين چند سال بلكه در تمام سالهايي كه شهر گراش را به پيش بردند تشكر كرد. ولي با وجود موسسه هنوز هم هر جمع گراشي بخواهند كاري انجام دهند اولين چيزي كه به ذهنشان ميرسد اين است كه كاسه گدايي را بردارند و بليط هواپيما و دوبي
محمد خواجهپور 10/8/83
۴ نظر:
ميدوني؟
اصلاً به هيچي اميدوار نيستم خودت هم خوب ميدوني كه اين نوشته هارو زود فراموش ميكنن
تو كه اخلاقمو ميدوني سعي ميكنم بهش فكر كنم اما ميدونم كاري نميشه كرد فكر ميكنم فقط بينندهايم
تاااااااااااااااااا آخر خط
ميبينمت «سعيد
به نظر من باید جدی عمل کرد . شاید گراشی ها دارن زیادی لارج بازی در میارن .خب معلومه دیگه کیه که خوشش نمیاد.در حالی که این حق مردم گراش که دولت کمک کنه .با حرف یکی دوتا کاری پیش نمیره .همه باید بخوان. فاطمه
بنده شديداٌ معتقد هستم كه در گراش هم مثل آمريكالابي قدرتمندي از اين گونه برنامه ها سود زيادي به جيب ميزنند، ومتاسفانه با قدرت اقتصادي كه تا به حال از قبل خيرين محترم به دست آورده اند باعث انزواي نخبگان شهر شده اند تا جاييكه همين نخبگان چندي بعد به خاطر حفظ موقعيت اقتصادي ويا اجتماعي به نحوي با آنها همكاري ميكنند. محمود
سلام.اگر بخواهيم نگاهي كلي به وضعيت شهر بياندازيم ميبينيم كه در طول اين 5-6 سال تغييرات وپيشبرد چنداني در شهرمان نداشته ايم.درست است كه تلاشها و زحمتها زياد بوده و هزينه هاي زيادي هم صرف شده اما آيا اين همه تلاش و زحمت و هزينه آن نتيجه اي را كه بايد داده است؟ما هنوز يك كتابخانه ي درست و حسابي نداريم..پيشرفتهاي 2-3 سال اخير شهرهاي لار و اوز را ببينيم..چرا همه چيز اين شهر در دست عده ي خاصي مي چرخد؟چرا وقتي مسوليت بخشي به عهده ي شخص يا گروهي واگذار شد خود را مسول تام الاختيار مي دانند؟ آقا اول بايد خود را اصلاح كنيم. تا وقتي خود ما مشكل داشته باشيم نمي توانيم شهرمان را خوب بسازيم.البته حساب افراد با اخلاص رو جدا مي كنيم.و از همه ي زحمتهايشان تشكر مي كنيم.
ارسال یک نظر