ميخواستم الف را صفحهبندي كنم. براي عكسها بايد به اينترنت وصل مي شدم. دو تا ايميل آمده بود
هميشه به خاطر اين كه ايرانيها در اينرنت با شناسههاي جعلي وارد ميشوند. عادت كردهايم هيچچيز را باور نكنيم. ولي بعد كه از شانس من طرف اُن لاين شد فهيمدم كه نه واقعاً از اعضاي قديمي انجمن شعر گراش است. شايد به اندازه او كه پنج سال قبل را به ياد آورد خوشحال شدم. خانم فاطمه حسيني چندماهي عضو انجمن بعد رفت كانادا و از او بيخبر بوديم. حالا نميدانم دوباره چطوري پيدامان كرده. شايد بتواند به عنوان يك ناظر بيروني درباره اين وبلاگ نظر بدهد
من هم از دوستان قديمي و همكلاسيهايش گفتم كه اكثر ازدواج كرده بودند ولي او هنوز نه ، دليل آن مهم نيست شايد اين تفاوت سن ازدواج جالب توجه تر بود. اين اينجا اگر دخترها اينجا از سن خاصي بگذرند ديگر شانس ازدواج را از دست ميدهند. به اين تفاوتها دوباره خواهم پرداخت. اما اين يادداشت را بيشتر براي اين نوشتم كه بگويم به قابليت ارتباطي اينرنت بيشتر اعتماد خواهم كرد. شايد به خاطر همين است كه هيچ وقت از معرفي كردن خودم نترسيدهام. چون هميشه عادت كردهام حتي از كارهاي اشتباه خودم هم دفاع كنم. چون آنها را من انجام دادهام و به بهانه حرف مردم و ... نميشود از زير بار مسئوليت اعمالمان در برويم. يادم باشد يك يادداشت مفصل درباره هويت فردي در اينترنت بنويسم