ريشههاي متلك گويي در جوانان
بسيار ديدهايم هنگام عبور از خيابان گاهي رفتارهايي ديده ميشود كه آدم نميداند چرا اينگونه است. شايد حتي خود ما از آن جواناني باشيم كه اگر دختري را در خيابان ببنيم بدمان نميآيند جمله اي به او بپرانيم. اما چرا متلك گفته ميشود و چگونه ميتوان اين رفتار را از چهره اجتماع زدود.
مطلب خوشخو در صفحه هفت شماره صد و يك چلچراغ را خواندم او معضل را به خوبي نمايانده است و نتايج آن را كه باعث احساس و ايجاد بيامني براي دختران و زنان ميشود گفته و براي راهحل خواسته است. هر فرد به خاطر مسئوليت اجتماعي با مزاحممها مجادله كرد و به آنها اعتراض كرد.
اما چند نكته وجود دارد. ريشهها كجاست؟ دوستي دختر و پسر يك واقعيت موجود است اما نامشخص بودن چگوني اين ارتباط و نامتوازن بودن آن باعث گرديده كه افرادي حقوق بيش از حد يا برداشتيهاي ناصوابي از آن داشته باشد. در واقع متلك حاصل يك اشتباه در كدگذاري است. هنگامي يك دختر با پوششي خلاف عرف در اجتماع حضور مييابد در برداشت پسرانه اين يك كد است كه با پاسخ متلك در انتظار پاسخ بعدي ميماند. اگر پاسخي دريافت شد كدهاي متوالي به يك ارتباط منتهي ميشود. اين كدگذاري ساده در دو حالت دچار مشكل ميشود كد اوليه در واقع چيز ديگري بوده است و تنها اين يك برداشت اشتباه بوده است مثلاً دختر تنها براي متفاوت بودن يا روي مد و بدون منظور خاصي اين لباس را پوشيده است پس انتظار متلك كه پاسخ طبيعي لباس اوست را ندارد. گاهي پاسخها اتوماتيك ميشود يعني بدون اين كه كد ارسال شود پاسخ (متلك) ارسال ميگردد يعني فرد بعد از چندبار موفقيت در اجراي «كد ـ پاسخ» اينبار كد پوشش خاص زن را به تمام زنها تعميم داده و با ديدن هر دختر يا زن به شكل اتوماتيك به پرتاب تير در تاريكي مبادرت ميكند يا در اصطلاح پسرانه «حالا شايد پا داد» از طرف مقابل نيز دختران با چند بار هدف قرار گرفتن كد را تعميم داده و نتيجه ميگيرند«همه پسرا اينطوريان» اين تعميم در حال حاضر صورت گرفته و نوعي بياعتمادي را در روابط عادي دختر و پسرها در موقعيتهاي حتي كاري به وجود آورده است. چيزي كه من اسماش را گذاشتهام ديد جنسي .
ولي راهحل خوشحو راهحل جوانانهاي نيست چون كه اكثر جوانان حتي اگر خود به ارسال و دريافت اين نظام كدگذاري نپردازند يعني متلك نگويند يا لباس خاصي نپوشند نتايج تعميم يافته آن را پذيرفتهاند يعني پسرها، دختران را و دخترها پسرهارا اينكاره ميدانند. پس وقتي شما مثلاً ميخواهيد اعتراض كنيد هنوز اين گمان وجود دارد كه شايد طرف مقابل دلش ميخواهد يا در اصطلاحي كه ساختهايم كد اوليه را ارسال كرده است. از سوي ديگر در يك نظام اجتماعي داراي تقسيم وظايف اينجا وظيفه اجتماعي بر دوش شما وجود ندارد كه بايد اعتراض كنيد. (البته اگر كسي تقاضاي كمك نكند تا وظيفه اخلاقي براي شما به وجود بياورد) البته ميشود وظيفه ديني يا امر به معروف را وارد اين قضيه كرد كه به دلايلي نميتوان از اين ديدگاه وارد مساله شد. چون در حكومتهاي ديني تولي اصلي امر بهمعروف اشتباهاً به دولت سپرده شده است. از سوي ديگر اكثر علما شرط امر به معروف را تاثير آن ميدانند.
اما راه حل چيست؟ اين كدگذاري بايد قطع شود. از دو جنبه ميتوان اين كدگذاري را قطع كرد اول كدگذاري صحيح يعني آشنايي دختر و پسر داراي امكانات و موارد مشخص باشد كه اين حالت آرمانيستا و تا حداقل عمر اين نسل براي ايران قابل دسترس نيست. جنبه ديگر اصلاح فردي است. واقعاً اگر اين را معضل جامعه ميدانيم حداقل خود بايد از اين حلقه خارج شويم. و هركسي را متهم نكنيم. بسياري از كساني كه به ديگران در اينگونه موارد اعتراض ميكنند كساني هستند كه خود ناكام ماندهاند و حال دست به اعتراض ميزنند. عدم ارسال كد اوليه و همچنين دريافت نشدن كد يا به اصطلاح خودمان بيخيال شدن گيرنده شايد تنها راه حل موجود باشد. اصلاح فردي يك راه طولانيست. از قديم گفتهاند رطب خورده كي تواند كند منع رطب.
اما اين كدگذاري تنها مخصوص شهرهاي بزرگ است. مثلاً كد ارسالي در گراش چادر باز كردن است شايد اين كد اصلاً حاصل آمدن باد باشد اما از سوي دريافت كننده در هر صورت پاسخ متلك ارسال خواهد شد. يا خنده معمولاً به عنوان يك كد تلقي ميشود به همين خاطر خانوادههاي دختران خود را از خنديدن منع ميكنند. در واقع خانواده در نظام پسرانه خود خنده دختر را به عنوان كد تاويل ميكرده هرچند كه به دختر اعتماد داشته و بداند او قصد ارسال كدي را ندارد ولي اين گمان وجود دارد كه فردي ديگري ان را را يك كد بپندارد.
در همچين مواردي دو راه پيش پاي ما قرار يا به نظر اجتماع و كد بودن اين رفتار تن در دهيم و بيخيال خودمان بشويم. يا با پذيرفتن تبعات رفتارمان، سوتعبيرهاي جامعه را بيخيال شويم. شايد روزي جامعه اصلاح شود. من هر دو راه را رفتهام اين بستگي به اين دارد كه چقدر حوصله اگر بشود اسمش را گذاشت مبارزه داشته باشيم. اما در اين مورد هرگز نميخواهم خندههاي كشي را از دست بدهم. ديگراني هميشه درباره ما فكر خواهند كرد بگذار اين اجتماع در اين سكون خود باشد. خندههاي تو خيلي بهتر است.
محمد خواجهپور . گراش
Mokh_aleph@yahoo.com
مطلب خوشخو در صفحه هفت شماره صد و يك چلچراغ را خواندم او معضل را به خوبي نمايانده است و نتايج آن را كه باعث احساس و ايجاد بيامني براي دختران و زنان ميشود گفته و براي راهحل خواسته است. هر فرد به خاطر مسئوليت اجتماعي با مزاحممها مجادله كرد و به آنها اعتراض كرد.
اما چند نكته وجود دارد. ريشهها كجاست؟ دوستي دختر و پسر يك واقعيت موجود است اما نامشخص بودن چگوني اين ارتباط و نامتوازن بودن آن باعث گرديده كه افرادي حقوق بيش از حد يا برداشتيهاي ناصوابي از آن داشته باشد. در واقع متلك حاصل يك اشتباه در كدگذاري است. هنگامي يك دختر با پوششي خلاف عرف در اجتماع حضور مييابد در برداشت پسرانه اين يك كد است كه با پاسخ متلك در انتظار پاسخ بعدي ميماند. اگر پاسخي دريافت شد كدهاي متوالي به يك ارتباط منتهي ميشود. اين كدگذاري ساده در دو حالت دچار مشكل ميشود كد اوليه در واقع چيز ديگري بوده است و تنها اين يك برداشت اشتباه بوده است مثلاً دختر تنها براي متفاوت بودن يا روي مد و بدون منظور خاصي اين لباس را پوشيده است پس انتظار متلك كه پاسخ طبيعي لباس اوست را ندارد. گاهي پاسخها اتوماتيك ميشود يعني بدون اين كه كد ارسال شود پاسخ (متلك) ارسال ميگردد يعني فرد بعد از چندبار موفقيت در اجراي «كد ـ پاسخ» اينبار كد پوشش خاص زن را به تمام زنها تعميم داده و با ديدن هر دختر يا زن به شكل اتوماتيك به پرتاب تير در تاريكي مبادرت ميكند يا در اصطلاح پسرانه «حالا شايد پا داد» از طرف مقابل نيز دختران با چند بار هدف قرار گرفتن كد را تعميم داده و نتيجه ميگيرند«همه پسرا اينطوريان» اين تعميم در حال حاضر صورت گرفته و نوعي بياعتمادي را در روابط عادي دختر و پسرها در موقعيتهاي حتي كاري به وجود آورده است. چيزي كه من اسماش را گذاشتهام ديد جنسي .
ولي راهحل خوشحو راهحل جوانانهاي نيست چون كه اكثر جوانان حتي اگر خود به ارسال و دريافت اين نظام كدگذاري نپردازند يعني متلك نگويند يا لباس خاصي نپوشند نتايج تعميم يافته آن را پذيرفتهاند يعني پسرها، دختران را و دخترها پسرهارا اينكاره ميدانند. پس وقتي شما مثلاً ميخواهيد اعتراض كنيد هنوز اين گمان وجود دارد كه شايد طرف مقابل دلش ميخواهد يا در اصطلاحي كه ساختهايم كد اوليه را ارسال كرده است. از سوي ديگر در يك نظام اجتماعي داراي تقسيم وظايف اينجا وظيفه اجتماعي بر دوش شما وجود ندارد كه بايد اعتراض كنيد. (البته اگر كسي تقاضاي كمك نكند تا وظيفه اخلاقي براي شما به وجود بياورد) البته ميشود وظيفه ديني يا امر به معروف را وارد اين قضيه كرد كه به دلايلي نميتوان از اين ديدگاه وارد مساله شد. چون در حكومتهاي ديني تولي اصلي امر بهمعروف اشتباهاً به دولت سپرده شده است. از سوي ديگر اكثر علما شرط امر به معروف را تاثير آن ميدانند.
اما راه حل چيست؟ اين كدگذاري بايد قطع شود. از دو جنبه ميتوان اين كدگذاري را قطع كرد اول كدگذاري صحيح يعني آشنايي دختر و پسر داراي امكانات و موارد مشخص باشد كه اين حالت آرمانيستا و تا حداقل عمر اين نسل براي ايران قابل دسترس نيست. جنبه ديگر اصلاح فردي است. واقعاً اگر اين را معضل جامعه ميدانيم حداقل خود بايد از اين حلقه خارج شويم. و هركسي را متهم نكنيم. بسياري از كساني كه به ديگران در اينگونه موارد اعتراض ميكنند كساني هستند كه خود ناكام ماندهاند و حال دست به اعتراض ميزنند. عدم ارسال كد اوليه و همچنين دريافت نشدن كد يا به اصطلاح خودمان بيخيال شدن گيرنده شايد تنها راه حل موجود باشد. اصلاح فردي يك راه طولانيست. از قديم گفتهاند رطب خورده كي تواند كند منع رطب.
اما اين كدگذاري تنها مخصوص شهرهاي بزرگ است. مثلاً كد ارسالي در گراش چادر باز كردن است شايد اين كد اصلاً حاصل آمدن باد باشد اما از سوي دريافت كننده در هر صورت پاسخ متلك ارسال خواهد شد. يا خنده معمولاً به عنوان يك كد تلقي ميشود به همين خاطر خانوادههاي دختران خود را از خنديدن منع ميكنند. در واقع خانواده در نظام پسرانه خود خنده دختر را به عنوان كد تاويل ميكرده هرچند كه به دختر اعتماد داشته و بداند او قصد ارسال كدي را ندارد ولي اين گمان وجود دارد كه فردي ديگري ان را را يك كد بپندارد.
در همچين مواردي دو راه پيش پاي ما قرار يا به نظر اجتماع و كد بودن اين رفتار تن در دهيم و بيخيال خودمان بشويم. يا با پذيرفتن تبعات رفتارمان، سوتعبيرهاي جامعه را بيخيال شويم. شايد روزي جامعه اصلاح شود. من هر دو راه را رفتهام اين بستگي به اين دارد كه چقدر حوصله اگر بشود اسمش را گذاشت مبارزه داشته باشيم. اما در اين مورد هرگز نميخواهم خندههاي كشي را از دست بدهم. ديگراني هميشه درباره ما فكر خواهند كرد بگذار اين اجتماع در اين سكون خود باشد. خندههاي تو خيلي بهتر است.
محمد خواجهپور . گراش
Mokh_aleph@yahoo.com
تيرماه 1383
۲ نظر:
يوسف سر خوش... سلام خوبي؟ روز مادر رو به خانواده عزيزت تبريك مي گم ... در مورد نوشته جديدتون بايد بگم اگه شما اين رو يه مشكل براي دختر ها ميدونيد من اين جور فكر نمي كنم و فكر مي كنم دختر ها هم از اين شكل رفتار باهاشون لذت مي برند .جلب توجه جنس مخالف و عرض اندام از خصوصيات جواني است چه براي دختر چه پسر و در جوامع آزار ، دختر و پسر از روشها و راههاي نرمال براي اين منظور استفاده مي كنند ولي در جامعه ما رابطه دختر و پسر به كل مطرود و گناه محض تلقي مي شود ، درنتيجه اين نياز به طريق غير نرمال و آزارنده بروز پيدا مي كند مثلاً پسرها متلك مي گويند و دخترها از آرايش غليظ و غير متعارف استفاده مي كنند.چند نكته ديگه در كنار اين حرفام بگم كه شما كساني رو كه اين كار رو نمي كنن جزو كساني مي دونيد كه در اين راه شكست خورده اند ولي ممن فكر مي كنم مي تونستين بگين كه كساني هستند كه به مشكلات /ان پي برده اند و مي دانند چه كار زشتي است و به نظر من محيط نامطلوب خانواده، محيط نامطلوب جامعه و دوستان ناباب از عمده ترين ريشه هاي بروز مزاحمت در كنار ناآشنايي با قوانين و ضعف ديني است.و اينكه اگر ما مي توانستيم همچنان كه دوستي از جنس خود پيدا ميكنيم دوستي از جنس مخالف براحتي پيدا كنيم كمتر اتفاق مي افتاد كه به متلك گفتن رجوع كنيم . ديگه اينجا وقت نيست توضيح بدم خودت كه ميدوني يه مشكل به اين بزرگي تو ي يه جامعه نميشه تو چند تا صفحه نوشت هر كسي به اين موضوع از يه ديد نگاه مي كنه آقا معلم از ديد فرهنگي خودش روانشناس از ديد روانكاوي خانوادده ها شيخ از ديد قانون هاي ديني در سطح جامعه و و و و و . ممنونم باي .
به نظر من ...
شما متلك رو فقط تو يه دو جنبه بررسي كردين در حاليكه انگيزههاي بيشتري براي متلك زدن است. گاهي وقتا حسادت است! طرف چيزي دارد كه متلك زن ندارد.
گاهي محروميت است، حداقل ارتباط . گاهي عقده حقارت است، متلك زدن و از رو بردن دختران. گاهي متلك جاي طعنه زدن را ميگيرد. گاهي احساس شخصيت است، تشويق بد دوستان. گاهي درخواست بي شرمانه است. گاهي راه ارتباطي دوستي است بطور غيرمستقيم.
شما متلك دسته جمعي كه پسرا به دخترا مي زنن رو در نظر بگيرين تا حساب بهتر دستتون بياد. از اون ور دخترا هم وقتي چند تا با هم باشن متلك ميزنن.
ارسال یک نظر