
سال گذشته زندگی ژاک دريدا در فيلمی مستند به تصوير کشيده شد که در يکی از صحنه های آن، سازنده فيلم در حالی که در کتابخانه شخصی ژاک دريدا ميان انبوه کتابها سرگشته است از او می پرسد: "آيا همه اين کتابها را خوانده ای؟" و پاسخ می شنود که: "نه فقط چهار تای آنها را خوانده ام اما همان چهار تا را خيلی خيلی دقيق خوانده ام".
دريدا كه رفت به جز نوام چامسكي و شايد يورگن هابرماس فيلسوفي نداريم بتواند نقش اجتماعي ايفا كند و به كاركرد سنتي فلسفه افلاطوني عمل كند. اهميت تبليغات به حدي شده كه حتي اگر فيلسوفها نتوانند براي خودشان تبليغ كنند. موج ايجاد كنند نميتوانند حرفشان را بزنند.ديگر بيش از آن مهم باشد از چه ميگوييد بايد بتوانيد طوري بگوييد كه شنونده را مجاب كنيد. حال خواستيد منطق بياوريد خواستيد او را تحريك حسي كنيد. خواستيد گيجاش كنيد.
اين هم چند مطلب درباره دريدا شايد دوباره هم نوشتم
دو نكته اول اين كه با مرگش احتمالاً چند مطلب بدردبخور دربارهاش خصوصاً در روزنامه شرق چاپ خواهد شد. و بع اين كه وقتي به دنبال مطلب در گوگل جستجو ميكردم. ديدم حداقل از لحاظ فلسفه البته بيشتر پست مدرن به اندازه عربها و يا بيشتر در اينترنت مطلب داريم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر