۱۰/۱۳/۱۳۸۳

خودم: خودکشی

قبل از آن که خودم را بکشم
عالي عالي عالي
اين مقاله خودكشى از جلوه‏گاه‏هاى هنر - پژوهشى در زيبايى‏شناسىِ خودكشى را در سايت با شما نيستم به مناسبت پنجاهمين سال خودکشي صادق هدايت خواندم . چند وقتي بود توي اينرنت به مطلب سنگين و خواندني نرسيده بودم. بيشتر خبرهاي کوتاه بود و اظهارنظر، از اين بعد سعي مي‌کنم اگر چيزي ديدم معرفي کنم و لينک بدهم.
راست‌اش خيلي وقت‌ها مثل بسياري تابوهاي ديگر به خودکشي فکر کرده بودم از وقتي که شام دلچسبي نداشته‌ايم تا وقتي که دلم مي‌خواسته صادق هدايت باشم. بيشتر از اين بخواهم خودم را بکشم دنبال اين بوده‌ام که بدان اگر خودم را بکشم چه مي‌شود و به اين فکر کرده‌ام که خودکشي چه شکلي‌ست. شايد اين مقاله به خوبي به خودکشي آن‌گونه نگريسته است که گاه نگريسته‌ام. پايان هيجان‌انگيز، در دست گرفتن سرنوشت خود و خيلي جذابيت‌هاي ديگر که مي‌تواند اين بازي را دوست‌داشتني‌تر کند. اما کساني که ريشه‌هايي از ايمان ديني را در خود دارند هميشه به اين سوال مي‌رسند که آيا واقعاً مرگ پايان است که بتوان با آن اين‌گونه برخورد کرد. بي‌پاسخ بودن اين سوال همان جايي‌ست که آدم را نگه مي‌دارد.
خودکشي دليل خاصي نمي‌خواهد. حتي راحت مي‌توان آن را توجيه کرد و مثل بسياري اعمال ديگر انجام داد. «تموم مي‌شه همين» اما اين سوال است که واقعاً تمام مي‌شود. اگر شما مطمئن هستيد واقعاً تمام مي‌شود فکر مي‌کنم خودکشي کار مناسبي‌ست. اما اگر مثل من مطمئن نيستيد بهتر است بگذاريد به پيش برويد تا مطمئن شويد.
براي مني که هميشه دوست داشته‌ام بدانم ديگران چگونه فکر و عمل مي‌کند مقاله بسيار جذابي بود. اين که خودکشي مي‌تواند يکي از شکل‌هاي آفرينش باشد. شکلي از خودپسندي يا رمانتيک يا شکلي از عشق (مورد علاقه ديگران بودن)
زندگى ما بوسيله مرگ «قطع مى‏شود» ولى به پايان نمى‏رسد اين جمله‌اي از مقاله است که مي‌تواند شما را کمک کند که بدانيد چرا بايد خودتان را بکشيد. اما اين سوال را هم بپرسيد واقعاً به پايان مي‌رسد.
در پایان اگر با خواندن این مقاله قصد کرديد کاری هنری انجام دهيد و دنيا را از شر خود راحت کنيد. قبل از آن يک ميل به من بزنيد و مسئوليت‌اش را قبول کنید. من حوصله ندارم جواب نه‌نه بابا شما را بدهم.